زمان تقریبی مطالعه: 20 دقیقه

آل بحرالعلوم

آلِ بَحْرُالعُلوم، خاندانی از سادات حسنی از عالمان شیعی امامی، مشهور به علم و ادب از سدۀ 12 تا 14ق / 18 تا 20م در ایران و عراق. افراد این خاندان از آن‎رو به «بحرالعلوم» شهرت یافته‎اند که سردودمان آن سیدمحمدمهدی طباطبایی چنین عنوانی داشته است. اینکه آل بحرالعلوم به «طباطبایی» نیز مشهور است، بدین جهت است که از ابراهیم طباطبا فرزند اسماعیل دیباج نسب می‎برد و او نخستین کس از این خاندان است که این لقب را داشته است (خوانساری، 7 / 212). نیاکان آل بحرالعلوم، نخست در شهرهای حجاز و عراق و بعضی از شهرهای عربی دیگر می‎زیستند و بر اثر ستم حاکمان اموی و عباسی بر سادات و شیعیان، در حال کوچ دائمی بودند. از این‎رو در نیمۀ سدۀ 3ق /  9م به ایران که در آن سادات از امنیت بیشتری برخوردار بودند، پناه آوردند و نخست در اصفهان و پس از آن در بروجرد ماندگار شدند. در اوایل سدۀ 12ق /  18م، بسیاری از اینان به قصد تحصیل علوم دینی یا زیارت به عراق کوچیدند و در عتبات به‎ویژه نجف و کربلا اقامت گزیدند و دیگر باز نگشتند.
مشهورترین افراد این خاندان بدین شرحند:
1. سیدمحمدمهدی بن سیدمرتضیٰ طباطبایی نجفی بحرالعلوم (1155-1212ق / 1742-1797م)، فقیه، محدث، حکیم، ادیب و سردودمان آل بحرالعلوم و رئیس حوزۀ علمی نجف و مرجع شیعیان در روزگار خود بود. پدر او سیدمرتضیٰ بن سیدمحمد (د 1204ق / 1790م) که از عالمان دین بود، دو پسر داشت: سیدجواد، جد اعلای مرجع معاصر حاج‎آقا حسین طباطبایی بروجردی (1292-1380ق / 1875-1961م)، و سیدمحمدمهدی سردودمان آل بحرالعلوم. او در یکی از اجازاتش، خود را «حسنیِ حسینی» دانسته است. دلیل این انتساب دوگانه این است که در سلسلۀ نسب او عبدالله محض نوادۀ امام حسن مجتبیٰ(ع) (3-50 ق / 624-670 م) قرار دارد که از طریق مادرش، فاطمه دختر امام حسین(ع) به آن امام منسوب است. سیدمحمدمهدی در کربلا زاده شد. در کمتر از 4 سال، مقدمات علوم مانند صرف، نحو، ادبیات، منطق، فقه و اصول را نزد پدر و دیگر عالمان کربلا آموخت. به نجف رفت و پس از مدتی به کربلا برگشت و فقه و اصول را در سطح و خارج در درس پدر و آقاباقر وحیدبهبهانی (د 1207ق / 1792م) و شیخ یوسف بَحْرانی نویسندۀ حدائق (1107-1186ق / 1695-1772م) در همین شهر گذراند. پس از آن، بار دیگر به نجف سفر کرد و به تحصیل نزد عالمان آن شهر پرداخت. در 1186ق / 1772م، بر اثر شیوع بیماری طاعون در عراق، همراه خانواده‎اش به ایران سفر کرد و در خراسان در حوزۀ درس میرزا ‎سیدمحمدمهدی اصفهانی که از فیلسوفان و عالمان بنام بود، شرکت جست و 6 سال از آن استاد بهره برد. گفته‎اند که همین استاد او را «بحرالعلوم» نامیده است. در 1193ق /  1779م به نجف بازگشت. در همین سال به مکه سفر کرد و بازگشت و سال بعد، بار دیگر به آن شهر مراجعت کرد و سالی چند در آن دیار ماند. او در آنجا، با پنهان کردن مذهب و عقاید شیعی خود، حوزۀ درسی تشکیل داد که در آن فقه اهل سنت را تدریس می‎کرد. دانش او مایۀ اعجاب عالمان آن سامان گشت. او سرانجام به نجف باز آمد و تا پایان زندگی در این شهر ماند. در این هنگام که او مجتهدی بنام و بلندآوازه بود، با مرگ استادش وحید بهبهانی، بر مرجعیت و زعامت بی‎رقیب عراق و حوزۀ علمی نجف دست یافت. از ابتکارات او تقسیم کار میان عالمان و فقیهان برجسته، به منظور ادارۀ حوزه و پاسخگویی سریع‎تر به مراجعات مردم بود. از این‎رو شیخ جعفر کاشف‎الغطا را به امور فتوا گماشت، شیخ‎حسین نجفی را به امامت نماز جماعت در نجف منصوب کرد، امور قضا را به شیخ محیی‎الدین وا گذاشت، سیدمحمدجواد عاملی را به کار تألیف و تدوین فقه وادار کرد (که محصول تلاشهای وی تألیف کتاب فقهی و مشهور مفتاح‎الکرامة بود) و خود به امور علمی و تحصیلی و ادارۀ حوزۀ نجف اهتمام بیشتری ورزید. از این‌رو، در زمان ریاست بحرالعلوم، حوزۀ نجف تقویت شد. عالمان بسیاری در حوزۀ درس او شرکت کردند و به مراحل بالای دانش و فقاهت دست یافتند؛ از آن میان، می‎توان اینان را نام برد: شیخ جعفر کاشف‎الغطاء (د 1227ق / 1812م)، سیدجواد عاملی، ملااحمد نراقی (د 1245ق /  1829م)، سیدمحمد مجاهد (د 1242ق / 1826م)؛ سیدمحمدرضا شُبَّر (د 1230ق / 1815م) و شیخ اسدالله تستری (نویسندۀ مقاییس). او خود نیز از بهبهانی، بحرانی و محمدباقر هزارجریبی اجازۀ روایت داشت. وی در عرفان، پارسایی و اهتمام به امور مردم به‎ویژه تهیدستان و محرومان شهره بود. بحرالعلوم در رشته‎های متعددی از علوم دینی و ادبی چیره‌دست بوده و آثاری پدید آورده است. قدرت ادبی به او امکان داد که بخش عمدۀ مباحث و آرای فقهی خود را در قالب شعرهای بلند ارائه کند. برخی از آثار وی عبارت است از حاشیه بر معالم‎الاصول، تهران، 1316ق /  1898م؛ الدرة البهیة منظومه‎ای در اصول، تهران، 1304ق / 1887م و چاپهای مکرر دیگر؛ الدرة المنظومة، در فقه تهران، 1304ق / 1887م و چاپهای مکرر دیگر؛ الفوائد ‎فی مهمات‎الاصول، تهران، 1271ق / 1854م؛ المنظومات فی الرجال، به شعر، تهران، 1306ق / 1889م؛ الرجال، نجف، 1385ق / 1965م. برخی دیگر از آثار او که به صورت خطی به جا مانده، عبارت است از تحفةالکرام فی تاریخ مکة و المسجدالحرام، موجود در کتابخانۀ مدرسۀ فیضیه قم؛ شرح‎الوافیة، در اصول، موجود در کتابخانۀ ملی، آستانۀ قم، سپهسالار (سابق) و آستان قدس رضوی؛ الفوائد الرجالیة که با نام رجال چاپ شده است (نک‍:‍ مآخذ همین مقاله)؛ رسالة فی قصد اربعة فراسخ، موجود در کتابخانۀ آیت‎الله مرعشی، سامرا؛ المشکاة موجود در کتابخانۀ آستان قدس رضوی؛ الفوائد ‎فی الاصول، موجود در کتابخانۀ ملی و کتابخانۀ وزیری یزد؛ مصابیح‎الاصول، موجود در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران؛ مقاطیع‎الرثاء، موجود در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران؛ تحریم العصیر الزبیبی، موجود در کتابخانۀ آیت‎الله مرعشی قم؛ المصابیح فی شرح المفاتیح، موجود در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران؛ ارجوزة فی‎الامامة، 360 بیت، موجود در کتابخانۀ ملی ملک؛ مصابیح‎الأحکام، موجود در کتابخانۀ مدرسۀ فیضیه قم؛ فائدة، شرح مناظرۀ بحرالعلوم با عالمان یهود، موجود در کتابخانۀ شورای ملی (سابق)؛ الاثنیٰ عشریات فی المراثی، موجود در کتابخانۀ شورای ملی (سابق).
2. سیدمحمدرضا بن سیدمحمدمهدی بحرالعلوم (1189-1253ق / 1775-1837م)، فقیه، اصولی، محدث، و رجالی و تنها پسر بازمانده از بحرالعلوم. برادر دیگرش سیدمحمد (1197-1200ق / 1783-1786م) در کودکی درگذشت. او در نجف به دنیا آمد. در آغاز نزد پدر مراحل نخستین علوم و ادبیات را طی کرد و پس از آن خارج فقه و اصول را نزد عالمانی چون شیخ جعفر کاشف‎الغطاء (1156-1227ق / 1743-1812م)، شیخ محمدسعید دینوری قرجه‌داغی، شیخ‌محمدتقی ملاکتاب و سیدمحمدالقصیر آموخت. وی از عالمان یاد شده اجازۀ روایت یافت. او پس از پدر زعامت حوزۀ نجف و مرجعیت دینی را به عهده گرفت. سیدمحمدرضا آثاری بر جای نهاده است که برخی از آنها بدین شرح است: کشف القناع فی اصحاب‎الاجماع، خطی؛ اصول‎ الفقه، خطی؛ شرح‎الشرایع؛ الفقه‌الاستدلالی، خطی؛ رسائل فی‎الاصول، خطی؛ شرح لمعۀ شهیدین، خطی، موجود در کتابخانۀ دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی تهران.
3. سیدحسین بن سیدمحمدرضا (1221-1306ق / 1806-1889م)، در نجف زاده شد و در همان شهر پرورش یافت و مراحل علمی را پیمود. فقه و اصول و کلام را نزد عالمان برجستۀ روزگارش مانند شیخ حسن فرزند شیخ جعفر کاشف‎الغطاء، شیخ مرتضیٰ انصاری (1214- 1218ق /  1799-1864م) و میرزا‎ محمدحسن (مؤلف جواهر) (د 1266ق / 1850م) آموخت. او از شاگردان بنام نویسندۀ جواهر بود و از او اجازۀ روایت داشت. گفته‎اند که استاد مطالب و مباحث فقهی خود را با سیدحسین در میان می‎گذاشت و پس از تبادل نظر علمی، وی به دستور استاد آن مطالب را می‎نوشت و کتاب عظیم فقهی جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام محصول این همکاری بود. عالمان بسیاری از حوزۀ درس او بهره برده‎اند، ازجمله: سیدمیرزا جعفر حایری، سیدمحمدبن اسماعیل موسوی ساروی، سیدمرتضیٰ کشمیری نجفی، شیخ فضل‎الله مازندرانی حایری، میرزاصادق تبریزی و میرزا‎محمد همدانی. برخی از آنان مانند میرزاجعفر و موسوی ساروی از او اجازۀ روایت یافته‎اند. او برای مداوای چشمانش که پزشکان عراق از آن درمانده بودند، در 1284ق / 1867م عازم ایران گردید، اما در تهران نیز بیماری او درمان نشد. از این‎رو به قصد استشفاء و زیارت امام رضا(ع) به مشهد سفر کرد و گفته‎اند که در آنجا شفاء یافت. مدتی در خراسان ماند و آنگاه عزم نجف کرد، ولی حدود 2 سال در بروجرد نزد اقوامش ماند و در 1294ق / 1877م به نجف رفت. پس از درگذشت برادرش سیدعلی (د 1298ق / 1881م)، از سوی مردم و عالمان عراق به مقام ریاست حوزۀ نجف و مرجعیت شیعیان برگزیده شد. سیدحسین دارای آثاری در فقه و اصول و شعر و ادب است. از او 4 پسر باز ماند که همه از عالمان دین بودند: سیدعبدالحسین، که در نجف به دنیا آمد و حدود 1325ق / 1907م درگذشت؛ سیدموسیٰ، که در نجف چشم به جهان گشود و در همانجا حدود 1320ق / 1902م درگذشت؛ سیدمحسن (1247- 1318ق / 1831-1900م)، که فقه و اصول را نزد عمویش سیدعلی، شیخ‎مرتضیٰ انصاری و میرزاحسن شیرازی (د 1312ق / 1894م) خواند؛ سیدابراهیم (1248- 1319ق / 1832-1901م) که در نجف چشم به جهان گشود و تفسیر، فقه، اصول، کلام و ادبیات را از پدر آموخت. بیش‌ترین شهرت سیدحسین در شعر و ادب است، تا آنجا که او را در این فن همتای سیدرضی (د 404ق / 1013م) دانسته‎اند. مجموعۀ اشعار او توسط فرزندش سیدحسن بحرالعلوم گرد آمده است که بخشی از آن به کوشش شاگردش شیخ علی شرقی در 1332ق / 1914م در لبنان چاپ شده است.
4. سیدمحمدتقی بن سیدمحمدرضا (1219-1289ق / 1804-1872م)، از فقیهان بنام آل بحرالعلوم بود. در نجف پا به جهان نهاد. نزد پدر مقدمات علوم را فرا گرفت و پس از آن فقه و اصول را نزد عالمان روزگارش مانند شیخ محمدحسن (مؤلف جواهر) طی کرد، اما پس از آن به کشاورزی پرداخت. با این همه موقعیت علمی وی به گونه‎ای بود که پس از مرگ پدر به رهبری دینی و اجتماعی عراق دست یافت. او به امور اجتماعی و سیاسی اهتمام می‎ورزید. در کربلا درگذشت و در نجف به خاک سپرده شد. کتاب قواعدالاصول تألیف اوست که جلد اول آن را در 1245ق /  1829م به پایان برده است. (الذریعة، 17 /  178). 3 تن از پسران وی از فقیهان و ادیبان عصر خود بوده‎اند؛ سیدحسن در نجف به دنیا آمد و در همانجا درس خواند و در اواسط عمرش به کربلا آمد و در 1298ق / 1881م در نجف چشم از جهان فرو بست؛ سیدحسین در 1310ق / 1892م درگذشت؛ سیدعلی‌نقی در نجف زاده شد و در کربلا و در نجف از اعتبار سیاسی و اجتماعی و دینی مهمی برخوردار گردید. در شعر و ادب نیز دستی داشت و در 1294ق / 1877م در کربلا کشته شد.
5. سیدعلی بن سیدمحمدرضا (1224- 1298ق / 1809-1881م)، از عالمان و فقیهان و ادیبان بزرگ آل بحرالعلوم بود. در نجف زاده شد، در همان شهر دانش فرا گرفت و زندگی را به پایان بُرد. سطوح و خارج اصول را نزد ملامقصود علی کاظمی و فقه را نزد شیخ محمدحسن نجفی نویسندۀ جواهر و شیخ‎علی فرزند شیخ‌جعفر کاشف‌الغطاء (د 1253ق / 1837م) آموخت. وی از نویسندۀ جواهر و برادرش سیدحسین و میرزاجعفر طباطبایی به دریافت اجازۀ روایت نایل آمد. عده‎ای از عالمان آن روزگار نیز از وی اجازۀ اجتهاد و روایت یافتند. او آثاری در فقه و اصول پدید آورده است که مهم‌ترین آن البرهان القاطع فی شرح المختصرالنافع است که در 1293ق / 1876م، در 3 جلد بزرگ با چاپ سنگی در تهران نشر یافته است. دو تن از پسران وی از عاملان بوده‎اند: سیدهاشم (1255-1284ق /  1839-1867م) که در نجف زاده شد و نزد پدر و میرزای شیرازی مقدمات و سطوح عالی فقه و اصول را آموخت؛ سیدمحمدباقر در نجف به دنیا آمد و در همانجا مراحل تحصیل سطح و خارج فقه و اصول را پشت سر گذاشت. او هنگامی که عازم زیارت مشهد بود، در 1291ق / 1874م در تهران درگذشت. دیگر فرزندان سیدمحمدرضا بحرالعلوم، که از عالمان دین به شمار آمده‎اند، اینانند: سیدجواد، در نجف تولد یافت و در کربلا زندگی کرد و در 1320ق / 1902م در همین شهر درگذشت؛ سیدمحمدعلی، در نجف متولد شد و در 1300ق / 1883م درگذشت؛ سیدکاظم، در نجف به دنیا آمد و در 1288ق / 1883م در همین شهر درگذشت؛ سیدعبدالحسین، در کربلا زندگی کرد و حدود 1330ق / 1912م وفات یافت.
6. سید محمد بن سید محمدتقی (1261-1326ق / 1845- 1908م)، در نجف چشم به جهان گشود. فقه را نزد عمویش سیدعلی، شیخ راضی و سیدحسین ترک کوه کمری و اصول را نزد میرزا ‎عبدالرحیم نهاوندی و فلسفه را نزد حکیم الٰهی میرزا‎ محمدباقر نجفی (د 1290ق / 1873م) آموخت. وی از عمویش اجازۀ روایت یافت. پس از درگذشت عمویش سیدعلی، در سطوح عالی به تدریس پرداخت و سرانجام ریاست حوزۀ نجف را به دست گرفت و مرجع تقلید مردم گردید. او به امور اجتماعی و سیاسی حوزۀ علمی و رفع مشکلات مردم اهتمام می‎ورزید. یکی از کارهای او این بود که از مقامات دولتی خواست طلاب و روحانیون را از خدمت سربازی معاف دارند. این پیشنهاد پذیرفته شد. وجوهات خیریۀ هندیه (در عراق) که درآمد آن اختصاص به حوزه‎های علمی شیعی داشت، به دست او توزیع می‎شد (حرزالدین، 2 / 382). او به مطالعه، تحقیق و تألیف دلبستگی بسیار داشت و بر اثر مداومت در این امور، در اواخر عمر بینایی‎اش را از دست داد. وی کتابخانۀ بزرگی بنیاد نهاد که به گفتۀ محسن امین، از نظر کتب فقهی و اصولی و روایی، جامع‎ترین کتابخانه در عراق بود. اثر مشهور او کتاب فقهی بلغة الفقیه است که شامل 16 رسالۀ فقهی است. این کتاب نخستین‎بار در 1325ق / 1907م در تبریز و در سال 29-1328ق / 11-1910م در تهران چاپ شده است (موسوی اصفهانی، 2 / 72-71؛ حرزالدین 2 / 383). نیز از تألیفات او الوجیزه است که در 1324ق / 1906م در تهران چاپ شده است. کتاب مواقف حاسمة فی تاریخ التضحیة و‎الفداء تألیف دیگر اوست که در نجف چاپ شده است. او در نجف چشم از جهان فرو بست. 4 تن از پسران سیدمحمد از عالمان بوده‎اند؛ سیدجعفر، در نجف به دنیا آمد و نزد پدر علوم اسلامی را آموخت و به رتبۀ اجتهاد نایل آمد. با اینکه عمر کوتاهی داشت، در رشد علمی و احاطه بر علوم اسلامی گوی سبقت را از همگنان ربود. او در 1334ق / 1916م درگذشت؛ سیدمهدی، در نجف تولد یافت و نزد پدر و میرزای شیرازی در سامرا علوم اسلامی را فرا گرفت. پس از آنکه پدرش برای زیارت مزار امام رضا(ع) به ایران سفر کرد، به جای وی به تدریس و انجام وظایف دینی و اجتماعی در زادگاه خویش همت گماشت. در 1313ق / 1895م در بغداد درگذشت و در کاظمین به خاک سپرده شد؛ سیدعباس (1302-1343ق / 1885-1924م)، در نجف زاده شد و منطق، فقه و اصول را نزد استادان فن آموخت. در جوانی به مصر سفر کرد و حدود 20 سال در آن سامان زیست و پس از آن به نجف بازگشت و در کربلا درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد؛ سیدمیرعلی، در نجف تولد یافت. نزد پدر و دیگر عالمان درس خواند. او همراه برادرش مهدی در نوشتن کتاب بلغةالفقیه با پدر همکاری کرد. در 1315ق / 1897م درگذشت. کتاب کشف‎الاسرار ‎فی شرح‎الاظهار اثر اوست که به صورت خطی باقی ‎مانده است.
7. سیدمهدی بن سیدمحسن بن سیدحسین (1302-1335ق / 1885-1917م)، از عالمان بنام آل بحرالعلوم بود. در نجف پا به جهان نهاد. مقدمات علوم را نزد استادان مربوط خواند و سطوح عالی فقه و اصول را در حوزۀ درس سیدمحمد بحرالعلوم، شیخ عبدالهادی همدانی (معروف به شیخ عبدالهادی شلیله) و آخوند ملامحمدکاظم خراسانی (د 1329ق / 1911م) آموخت. او از عالمان پُرکار و اهل نقد و نظر و تألیف بود. شاگردان بسیاری در حوزۀ درس او تربیت یافتند و را عالمان زمان خود شدند. از آثار او حاشیه بر معالم‎الاصول و منظومه‎ای در اصول است. وی در نجف درگذشت. پسر او سیدمحمد صالح هم از عالمان بود که در 1328ق / 1910م در نجف به دنیا آمد. در کودکی پدرش را از دست  داد و دایی‌اش، سیدعلی فرزند سیدهادی بحرالعلوم، سرپرستی و تربیت اخلاقی و علمی او را به عهده گرفت. او شاعری توانا بود و دیوان او به نام العواطف در 1356ق / 1937م به چاپ رسید. شعار او عمدتاً سیاسی و اجتماعی است.
8. حسن بن ابراهیم بن سیدحسین (1282-1355ق / 1865-1936م)، عالم، ادیب و شاعر. در نجف زاده شد و ادبیات دیگر مقدمات علوم را نزد پدر آموخت، فقه و اصول را نزد سیدمحمدکاظم یزدی (1247-1337ق / 1831-1919م)، شیخ‎الشریعۀ اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی (1259-13030ق / 1843-1912م) فرا گرفت. بیشترین شهرت او در شعر و ادب و تاریخ است. گفته‎اند که از وی دیوان کوچکی به جا مانده است. او در نجف درگذشت.
9. سیدمحمدصادق بن سید حسین سیدابراهیم (از 1315ق / 1897م)، فقیه، اصولی، ادیب و شاعر. در نجف تولد یافت و تحت نظارت پدر مقدمات علوم را خواند (آقابزرگ، طبقات (القرن الرابع عشر)، 865-867؛ بحرالعلوم 1 / 173) و پس از آن سطوح عالی فقه و اصول را نزد میرزای نایینی (1277-1355ق / 1860-1936م)، سیدابوالحسن اصفهانی (1284-1365ق / 1867-1946م) و سیدمحسن قزوینی، و تفسیر را نزد بلاغی، و علم حدیث و درایه را نزد شیخ ابوتراب خوانساری آموخت. در 1353ق / 1934م به لبنان و سوریه سفر کرد و در این سفر با عالمان و ادیبان آن دیار دیدارهایی داشت و در 1354ق / 1935م به نجف بازگشت. کتابخانه‎ای بنیاد نهاد که در آن کتابهای خطی نفیسی گردآوری شد. در 1367ق /  1948م از سوی دولت عراق به عنوان قاضی شرع عمارة و دیرتر بصره برگزیده شد سیدمحمد صادق از عالمانی چون نائینی، شیخ آقابزرگ تهرانی، سیدمحسن امین و سیدحسن صدر اجازۀ روایت یافت. او آثار بسیاری در فقه و اصول و شعر و ادب پدید آورده که به گفتۀ مصحح رجال بحرالعلوم در مقدمه (ص 175) برخی از آنها چاپ شده است.
10. سید محمدتقی بن سیدحسن بن سیدابراهیم (1318-1393ق / 1900-1973م)، در نجف به دنیا آمد و خواندن و نوشتن و مقدمات صرف، نحو، ادبیات، ریاضیات، فقه و اصول را نزد استادان مربوط آموخت. پس از آن، سطوح عالی فقه و اصول را نزد نایینی (حدود 12 سال)، آقاضیاءالدین عراقی (1287-1361ق / 1870-1942م)، شیخ محمدحسین اصفهانی، سیدابوالحسن اصفهانی، شیخ محمدرضا آل یاسین و سیدعبدالهادی شیرازی طی کرد. در اواخر عمر از مراجع تقلید در نجف شمرده می‎شد.
11. سید محمدعلی بن سید علی‌نقی (1287-1355ق / 1870-1936م). در نجف تولد یافت و نزد پدر و دیگر عالمان، ادبیات و دیگر علوم را فرا گرفت. او از عالمان دین بود که طی نبردهای ملت عراق با استعمار انگلستان که به انقلاب 1338ق / 1920م عراق شهرت یافت، فعالانه شرکت جست و از پیشوایان انقلاب به‌شمار آمد. از این‎رو مدتها به زندان افتاد و یک‎بار نیز به اعدام محکوم گردید. پس از بیرون راندن انگلیسیها از عراق، به عضویت «مجلس اعیان عراق» برگزیده شد. وی در بغداد درگذشت و جنازه‎اش با شکوه بسیار به نجف انتقال یافت. عالمان و مبارزان سیاسی و مردم از او تجلیل بسیار کردند و مجلس اعیان عراق، با صدور اطلاعیه‎ای از زحمات او قدردانی کرد (بحرالعلوم، 160-161).
12. سیدعلی بن هادی بن سیدعلی‎نقی  (1314-1380ق / 1896-1960م)، در نجف پا به جهان گذاشت. پس از فراگیری مقدمات علوم ادبی، منطق و سطوح عالی فقه و اصول را نزد نایینی و سیدابوالحسن اصفهانی خواند. وی پس از درگذشت عمویش سیدمحمدعلی بحرالعلوم به امور اجتماعی پرداخت و به ریاست دینی دست یافت. در جنگ جهانی اول (1914- 1918م) و در نبردهای ملی سالهای پس از آن، در کنار عالمانی چون حبوبی، شیخ‎الشریعه، سیدمحمدعلی بحرالعلوم و میرزای شیرازی به پیکار با استعمار انگلیس پرداخت. او از اندیشمندان بزرگ و صاحب‌نظر و مؤثر در پیشرفتهای علمی حوزۀ نجف به شمار می‎آمد. در بغداد درگذشت و در نجف به خاک سپرده شد.
13. سیدجعفر بن سید محمدباقر بن سیدعلی (1281-1377ق / 1864-1957م)، در نجف پا به جهان گذاشت و در کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی جدش سیدعلی درآمد. مقدمات علوم را فرا گرفت پس از آن سطوح عالی فقه و اصول را نزد سیدکاظم یزدی، سیدمحمد بحرالعلوم و آخوند خراسانی خواند و از آنان اجازۀ روایت یافت. وی در تاریخ، رجال و درایه چیره‌دست بود. تقریرات یزدی و خراسانی در مباحث فقهی و اصولی از او باقی‎مانده است. افزون بر آنها، از وی آثاری بر جای مانده است که از آن میان: تحفةالعالم فی شرح خطبةالمعالم در 2 جلد، 1355ق / 1936م؛ تحفةلطالب، 1347ق /  1928م؛ اسرار‎العارفین در شرح دعای کمیل، 1342ق / 1924م؛ و بغیةالطالب فی حکم‎الحیة والشارب، 1347ق /  1928م که در نجف چاپ شده است.
14. سیدمحمدمهدی بن سیدحسن بن سید محمدتقی (1283-1351ق / 1866-1932م)، در کربلا زاده شد و علوم اسلامی و ادبیات را فرا گرفت. در انقلاب 1920م عراق شرکت جست؛ در کابینۀ عبدالرحمان نقیب وزیر فرهنگ شد (1920-1921م)؛ و پس از آن تا آخر عمر در کربلا زیست و در همین شهر درگذشت. او از پیشوایان دین و سیاست و دارای نفوذ کلمۀ بسیار بود. فرزند او سیدمحمدصالح نیز از رجال دین و سیاست بود. وی در 1331ق / 1913م در کربلا زاده شد. مراحل تربیت و آموزشهای علمی ابتدایی را نزد پدر پیمود. آنگاه وارد دانشگاه شد و در حدود 1359ق / 1940م از دانشکدۀ حقوق فارغ‎التحصیل گردید. در جوانی به کارهای سیاسی پرداخت و در «حزب‎الامة» صالح جبر فعالانه شرکت جست.
جز اینان، کسان دیگری از عالمان روحانی یا درس‌خوانده‎های جدید از آل بحرالعلوم برخاسته‎اند که نام آنان را در مقدمۀ رجال‎السید بحرالعلوم می‎توان دید.

نسب نامه آل بحرالعلوم

مآخذ

آستان قدس، فهرست، 6 / 59؛ آستانۀ قم، فهرست خطی، ص 118؛ آصفیه، فهرست خطی، 3 / 472؛ آقابزرگ، الذریعة، 1 / 113، 116،130، 2 / 51، 116، 120، 204-205، 3 / 45، 148، 462، 4 / 386، 387، 7 / 251، 8 / 109، 259، 9 / 127، 644، 10 / 99، 211، 11 / 100، 194، 208، 355، 12 / 45، 211، 13 / 342، 15 / 223، 16 / 286، 338، 17 / 4، 39، 41، 184، 204، 18 / 17، 387، 20 / 55، 21 / 51، 22 / 194، 23 /  109، 25 / 51، 167؛ همو، طبقات اعلام‎الشیعه (القرن الثالث عشر)، نجف، المطبعة العلمیه، 1374ق، 186، 217، 315، 571؛ همو، طبقات اعلام الشیعه (القرن الرابع عشر)، نجف، المطبعة العلمیة، 1375ق، 249، 250، 281، 295، 464، 542، 581، 582، 634؛ همو، مصفی المقال، تهران، 1378ق، ص 467؛ آیت‎الله مرعشی، فهرست خطی، 1 / 174، 11 / 365؛ امین، محسن، اعیان‎الشیعة، بیروت، دارالتعارف، 1403ق، 2 /  129-133، 4 / 626، 5 / 241، 6 /  18-20، 7 /  19، 8 / 312، 9 / 47، 196-197، 408، 10 / 156، 158-163؛ امینی، عبدالحسین، شهداء الفضیلة، قم، دارالشهاب، ص 333؛ بامداد، مهدی، تاریخ رجال ایران، تهران، زوار، 1347-1353ش، 6 / 6؛ بحرالعلوم، محمدمهدی، رجال، تهران، مکتبةالصادق، 1 / 125-193؛ بغدادی، اسماعیل پاشا، ایضاح المکنون، استانبول، 1364ق، 1 / 461، 2 / 206، 262؛ همو، هدیة العارفین، بیروت، مکتبة المثنیٰ، 2 / 351؛ تنکابنی، محمد، قصص‎العلماء، تهران، علمیۀ اسلامیه، 1396ق، صص 168-175؛ حبیب‌آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار، اصفهان، 1362ش، 2 / 416، 3 / 661، 723، 785، 4 / 1333، 1445، 5 / 1515، 1636؛ حرزالدین، محمد، معارف الرّجال، کتابخانۀ آیت‎الله مرعشی، 1405ق، 1 / 32، 182، 251، 288، 319، 2 / 107، 209، 381؛ خوانساری، محمدباقر، روضات‎الجنات، تهران، 1390ق، 7 / 203-216؛ خیابانی، ملاعلی، علماء معاصرین، تهران، اسلامیه، 1363ش، صص 69، 93، 271؛ دانشکدۀ حقوق، فهرست خطی، ص 384؛ دو کتابخانۀ مشهد، فهرست خطی، ص 1010؛ زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، 1389ق، 1 / 29، 6 /  288، 7 / 334؛ سپهسالار(سابق)، فهرست خطی، 4 /  279؛ سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة، 2 / 1226؛ شریف رازی، محمد، گنجینۀ دانشمندان، قم، اسلامیه، 1354ش، 7 /  259، 8 / 371؛ شورای ملی (سابق)، فهرست خطی، 11 / 271؛ فیضیۀ قم، فهرست خطی، 1 / 41، 248-249، 2 / 73؛ قمی، عباس، فوائد‎الرضویة، تهران، 1327ش، صص 155، 182، 374، 431؛ همو، الکنی و الالقاب، تهران، 1397ق، 2 / 67؛ کتابخانۀ مرکزی، فهرست خطی، 12 / 2515؛ کتابخانۀ ملی، فهرست خطی، 10 / 19؛ کحاله، عمر رضا، معجم‎المؤلفین، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 3 / 145، 8 / 183، 9 / 129-130؛ لکنهوی، محمدمهدی، نجوم‎السماء، قم، کتابخانه بصیرتی، 1 / 301؛ مامقانی، حسن، تنقیح المقال، نجف، 1353ق، 3 / 260؛ مشار، خانبابا، فهرست چاپی عربی، صص 160، 297، 302، 357، 360، 683، 921؛ ملی ملک، فهرست خطی، 1 /  38، 315، 329؛ موسوی اصفهانی، محمد، احسن الودیعة، بغداد، المکتبة العربیة، 2 /  51-54، 55-59، 69-70؛ وزیری یزد، فهرست خطی، 5 / 1257.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.